میوه ممنوعه
سروده ها و نوشته های عبدالله قرونه ای
حادثه (1378/4/18) شب از سکوت و سیاهی نشسته سنگین تر به حجم خالی خانه - به سطح بسته ی در به واژه های به هم ریز کوفته بر میز به شانه های خمیده، برهنه، تاول خیز به حفره های دلم انتظار می کوبد صدای ساعت شماته دار می کوبد نگاه می کنم و پیش می خزد دیوار نگاه می کنم و سقف می شود آوار کنار پنجره ای که ستاره آویز است حضور صندلی و میز، شک برانگیز است! سکوت کوچه پر از سایه های مشکوک است نگاه مضطربی توی نامه می پیچد صدای حادثه در روزنامه می پیچد عبور ثانیه هایم شتاب می گیرد تمام حجم مرا اضطراب می گیرد در ارتعاش نگاهم هلال می شکند سکوت پنجره از احتمال می شکند به کوچه می دوم و روی زخم باتومم دوباره طاقت یک جفت بال می شکند نگاه پرسشی ام می خزد به زاویه ها و در تلاقی چشمان، سوال می شکند به سوی حادثه ای که فرود می آید اشاره می کنم اما مجال می شکند! نظرات شما عزیزان: محمد رضا حسینی مود
ساعت22:38---7 تير 1390
سلام عبدالله جان
چرا خبر ندادی اتفاقی پیدات کردم خیلی خوشحال شدم افتتاح این وبلاگ شریف راکه بی شک خلوتگه اهل دل و معرفت خواهد بودتبریک میگم همه ی شعرا رو خوندم و سرشار شدم برقرار باشی جمعه 25 تير 1390برچسب:, :: 16:12 :: نويسنده : عبدالله قرونه ای
آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
||||||||||||||||
|